خاطره سکوت
20 بهمن 1392 توسط پوررحمتي
خاطره سکوت تو! نشسته روبروی من
اول آشنایی و لحظه گفتگوی من
حسرت مبتلا شدن ،لذت دیوانه شدن
زلف پریشان تو و صحنه جستجوی من
اشاره می کنی بیا ! پر زترانه می شوم
ناز دگر برای چه ؟می شکنی سبوی من!
همدم تنهایی من!! آینه طعنه می زند؛
صبر سرش نمی شود ،برده دل آبروی من
بی خطر و صاف شده، جاده تنهایی دل
سری به خانه ام بزن ،سری به آرزوی من
” فنا ” فدای چشم تو ، نگاه اگر نمی کنی
گوش به ناله ام بده! گوش به های و هوی من
شعر از زینب پوررحمتی