طه

اللهم عجل لولیک الفرج
  • خانه 
  • شکر گزاری 
  • تماس  
  • ورود 

گوشه ای از فضایا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

01 خرداد 1395 توسط پوررحمتي

1. آن حضرت دارای بهترین و شریفترین نسب هاست .از طرف مادر به وصی حضرت عیسی(علیه السلام)، شمعون و از طرف پدر به پیامبر خاتم حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) منسوب می‎باشد.

2. آن حضرت را در روز ولادتش به سرا پرده عرش بردند و از جانب خداوند به او خطاب شد: مرحبا به تو ای بنده من! برای نصرت دین واظهار امر من و هدایت بندگان من خواهی بود و من قسم خوردم بخاطر تو بیامرزم بندگان گناهکار را و به خاطر تو گناهکاران را عذاب کنم (معیار رحمت و خشم خدائی).

3. امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بنا به تصریح 48 حدیث همنام و هم کنیه پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) و همچنین شبیه‎ترین مردم به آن حضرت می‎باشد و برکات زمین و آسمان در عصر آن حضرت فراوان می‎شود.

4. آیات متعددی از قرآن کریم در رابطه با آن حضرت نازل شده از جمله ایه 55 سوره نور که می‎فرماید: و خدا به کسانی که از شما ایمان آورد و نیکوکار گردد وعده فرمود که (در ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در زمین خلافت دهد چنانکه امم صالح پیامبران گذشته جانشین پیشینیان خود شدند و دین پسندیده آنان را بر همه ادیان تمکین عطا کند و به همه مؤمنان پس از خوف و اندیشه از دشمنان ایمنی کامل دهد که مرا به یگانگی بی‏هیچ شائبه شرک و ریا پرستش کنند و بعد از آن هر که کافر شود به حقیقت همان فاسقان تبهکارند. همچنین آیه 5 سوره قصص که می‎فرماید: ما اراده کردیم که بر آن طایفه ضعیف ذلیل در آن سرزمین منت گذارده و آنها را پیشوایان خلق قرار دهیم و وارث ملک و جانشین فرعونیان گردانیم.

بنا به گزارش «مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات» برخی از کرامات امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز به شرح زیر است:

1. نقل است که حکیمه خاتون ،عمه امام حسن عسگری(علیه السلام)گفت: وقت ولادت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) سوره توحید، قدر و آیت‌الکرسی را بر نرجس خاتون قرائت می‎کردم، نوزاد هنوز به دنیا نیامده بود و در شکم مادرش بود که شنیدم بعد از خواندن من سوره‎های مذکور را قرائت نمود و بعد از تولد روبه قبله و در حال سجده پدرش او را برداشت و گفت: به اذن خدا قرآن بخوان و نوزاد آیات 5 و 6 سوره قصص را قرائت نمود و صلوات بر محمد و علی و فاطمه و تک‎تک ائمه فرستاد و در بازوی راستش نوشته شده بود: جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا.

2. نصیر خادم امام حسن عسگری(علیه السلام) نقل می‎کند: روزی خدمت امام(علیه السلام) وارد شدم و حضرت حجت در گهواره بود و شنیدم که می‎گفت: من آخرین وصی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)هستم و توسط من خداوند بلا را از خاندان من و شیعیان من دفع می‎کند.

3. از محمد بن ابراهیم بن مهزیار نقل است که گفت: بعد از رحلت امام حسن عسگری(علیه السلام)در شناخت امام بعدی به شک افتادم و نزد پدرم اموال (وجوهات) فراوانی بود و پدرم آنها را برداشته راهی عراق شد و من هم همراهش بودم که در بین راه پدرم از دنیا رفت و مرا سفارش کرد که اموال را به صاحبش برسانم. من با خود گفتم می‎روم بغداد و کسی را خبر نمی‎کنم اگر امام بحق را شناختم اموال را تحویل می‎دهم و اگر نشناختم خودم اموال را صرف خوش گذرانی می‎کنم و با این نیت وارد بغداد شدم و خانه‎ای کرایه کردم بعد از چند روز ناگاه فرستاده‎ای دیدم که با خود نامه‎ای همراه خود آورد و تحویلم داد آن را باز کرده خواندم نوشته بود: ای محمد همراه تو این مقدار از اموال ما وجود دارد و آدرس دقیق آنها را نوشته بود و حتی از قصد و نظر من هم خبر داده بود آنچه را هم نمی‎دانستم برای من نوشته بود. پس از آن اموال را تسلیم نموده و با حال اندوه و غم چند روزی را در بغداد سپری کردم تا اینکه فرستاده‎ای آمد و نامه‎ای به من داد که در آن نوشته بود: ما تو را جانشین پدرت نمودیم و تو را وکیل در اموال خود نمودیم سپس من هم حمد خدا را گفتم و به ولایت خود برگشتم.

4. مردی از اهالی عراق اموال فراوانی خدمت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) برد، حضرت قسمتی از آن را برگرداند و فرمود: حق اقوام خود را از آن جدا کرده و پرداخت کن و من هم از بدهی خود نسبت به پسر عموهایم چیزی به کسی نگفته بودم وقتی که مال را مشاهده کردم دیدم همان مقدار است که از اموال پسر عموهایم همراه من بود.

5. از ابوعلی بغدادی نقل است که گفت: من در بخارا بودم شخصی بنام «جاوشیر» ده قطعه طلا به من داد تا آنها را خدمت حسین بن روح. نائب امام، در بغداد برسانم در بین راه یکی از طلاها گم شد و من متوجه نشدم ولی بعد از ورود به بغداد وقتی که خواستم طلاها را آماده کنم تا به خدمت نائب امام بدهم متوجه شدم که یکی از طلاها گم شده است از پول خودم شبیه آن قطعه را خریدم و به ضمیمه طلاهای دیگر خدمت حسین بن روح بردم و همه را تحویل دادم ولی وی همان سکه‎ای را که خودم خریده بودم به من برگرداند و گفت: سکه‎ای که گم کرده‎ بودی به دست ما رسید.

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: مهدویت لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

جستجو

Random photo

رویه عاشق

آرشیو وبلاگ من

  • خرداد 1400 (4)
  • آبان 1399 (2)
  • تیر 1399 (7)
  • خرداد 1399 (10)
  • فروردین 1399 (1)
  • مهر 1398 (1)
  • شهریور 1398 (1)
  • شهریور 1397 (1)
  • فروردین 1397 (1)
  • اسفند 1396 (2)
  • آبان 1396 (3)
  • شهریور 1396 (1)
  • بیشتر...

آمار

  • امروز: 29
  • دیروز: 159
  • 7 روز قبل: 599
  • 1 ماه قبل: 1989
  • کل بازدیدها: 56616

خبرنامه

تبلیغات

  • رتبه بندی و امتیازدهی وبلاگ ها
  • آموزش ویدیویی وبلاگ نویسی
  • تکنیک های افزایش بازدید
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس