یاس شکسته
بخوان که تشنه لب آهنگ آسمان دارد
هوای پر زدن ازشوق آسمان دارد
پرستوی عاشقی که از سر عشق
قفس ندیده و میل بیکران دارد
اگرچه محالست مرهمی به زخم دلش
شکسته مهر سکوتی که بر دهان دارد
اذان بگو بلال اگرچه دلتنگی
امان بریده و درد بی امان دارد
مخوان که جان عزیزش از شنیدن عشق
به لب رسیده شدید و نیمه جان دارد
مخوان و شکسته کن آواز پروازت
که یاس شکسته ناله برزبان دارد
کجاست آنکه بگوید نشان قبرش آهسته
خوشا کسی که از او نام و نشان دارد
میان شکسته دلان “فنای” بی مقدار
عریضه ای به حضرت صاحب الزمان دارد
که ای امیر عشق ای منتقم ای آقا
به حق حرمت نامی که مادرتان دارد
بیا و به سر کن انتظار عالم را
بیا که الغوث الغوث و الامان دارد
زینب پوررحمتی
سلام خاله . بسبار وبلاگ خوب و پر محتوایی داری . خسته نباشی