طه

اللهم عجل لولیک الفرج
  • خانه 
  • شکر گزاری 
  • تماس  
  • ورود 

هوای حرم ....

10 تیر 1399 توسط پوررحمتي

صلی الله علیک یا علی ابن موسی الرضا (علیه السلام)

 این روز ها  همه دلها هوای حرم کرده ،هوای عطر ضریح ، پنجره فولاد ، نگاه زائرای عاشق به گنبد طلا، بوی اسفند و گلاب محمدی ، آب اسماعیل طلا، شور و شعف زائرا وهمه و همه….. ای کاش فرجی شود همه مهمان خوان کرمت شویم ….

ای امام رئوف ! قلب ها در سینه ها سنگینی می کندسلامت می دهیم  و به یاد کبوتر های حرمت ، به یاد سقا خانه ات ، به یاد صحن و سرایت ،وبه عشق خادمان مهربانت و….تو را می خوانیم  :ما را بر خوان کرمت بخوان یا علی ابن موسی الرضا ( علیه السلام) 

 نظر دهید »

هرچند حال و روز زمین و زمان بد است.......

09 تیر 1399 توسط پوررحمتي

هر چند حال و روز زمین و زمان بد است

 یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است

حتی فرشته ای که به پابوس آمده

 اینجا میان رفتن و ماندن مردد است

اینجا مدینه نیست ، نه مدینه نیست

  پس بوی عطر کیست که مثل محمد است ؟

حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای

اینجا برای عشق شروعی مجدد است

جایی که آسمان به زمین وصل میشود

 جایی که بین عالم و آدم زبانزد است

هر جا دلی شکست به این جا بیاورید

اینجا بهشت ، شهر خدا ، شهر مشهد است


شاعر: رضا عابدین زاده

 

 نظر دهید »

در محضر حضرت عبدالعظیم حسنی ( علیه السلام)

18 خرداد 1399 توسط پوررحمتي

 

گفتار علماء درباره حضرت عبدالعظیم(علیه السلام)

نجاشي در رجال خود حضرت عبدالعظيم عليه السّلام را پس از ذکر شجره اش صاحب خطب امير المؤمنين عليه السّلام ذکر نموده است . مرحوم ميرزا حسين نوري محدّث قرن اخير در مستدرک الوسائل صفحه 614 ذکر نام و معروفيّت وي را به امانت و راستگويي و درستکاري و اهل زهد و عبادت بودن تأکيد مي نمايد و از قول حضرت ابوالحسن الهادي عليه السّلام پاداش زيارت او را بهشت مي داند.
مرحوم کجوري در روح و ريحان از قول سيّد مرتضي علم الهدي حديث عرض دين آن حضرت را نقل کرده است. مرحوم مجلسي در هدية الزائرين ص 546 از مزارات معلوم و مشهور ، مرقد منّور حضرت عبدالعظيم عليه السّلام را در مقابل شجره ري ذکر مي کند شيخ الطّائفه در رجال خود حضرت عبدالعظيم عليه السّلام را از اصحاب امام هادي عليه السّلام ذکر کرده و در پايان نام اورا به رضي الله عنه ياد نموده که رضي الله عنه نزد اصحاب حديث با اهميّت است. علّامه حلّي در خلاصه الاقوال ، حضرت عبدالعظيم عليه السّلام را جزء ثقات و ممدوحين ذکر کرده مرحوم صدوق (ره) در صفحه 92 ثواب الاعمال از محاسن برقي حديثي را از حضرت عبدالعظيم عليه السّلام نقل کرده و صاحب محاسن او را رضي قلمداد نموده است.

مرحوم صدوق (ره) در من لا يحضره الفقيه کتاب صوم باب يوّم الشّک حديثي را از قول حضرت عبدالعظيم عليه السّلام نقل نموده و گفته اين حديث نادر است و من جز در طريق عبدالعظيم عليه السّلام نديده ام و او هم مرضي است ، اين گفتار نهايت اعتماد را ميرساند.
محمّد ابن علي اردبيلي در جامع الرّواه گفتار شيخ طوسي (ره) و نجاشي را ذکر کرده است. مرحوم ميرداماد رحمت الله عليه در راشحه خامسه از( رواشح السّماويه) گفته : واضح است که طريق عبدالعظيم حسني عليه السّلام مدفون در مسجد شجره ري (حسن) شمرده شود زيرا که اهل حديث و علما رجال وي را مدح و توصيف و تمجيد نموده اند. اگر چه در گفتار علما به توثيق او تصريح نشده است من معتقدم افراد روشن و بصيري که در حديث تخصّص داشته و در حالت رجال و محدّثين مطالعات کافي دارند از اينکه تصريح به توثيق اين محدّث بزرگوار نشده اظهار ناراحتي مي کنند.

و اين سکوت را زشت مي شمارند، مگر حضرت هادي عليه السّلام به او نفرمود ، تو به حقّ از دوستان ما هستي اين فرمايش امام عليه السّلام جامع ترين تعريف درباره حضرت عبدالعظيم عليه السّلام با در نظر گرفتن شرافت ، نسب و عظمت خانوادگي اوست ، اکنون تمام اينها دلالت دارد که وي مردي شريف و بزرگوار خوش نفس و خوش عقيده بوده و اخباري که در زيارت او از امام عليّ النّقي عليه السّلام رسيده و محدّثين بزرگي چون صدوق (ره) و ابن قولويه (ره) آنها را در کتب خود ذکر کرده اند شاهد گويائي از مقام ارجمند وي در نزد معصومين عليهم السّلام است و گفتار دو عالم بزرگوار فوق الذکر کفايت مي کند که طريق حضرت عبدالعظيم عليه السّلام را در درجه عالي از صحت بدانيم و اخبار و احاديث منقول وي را در اعداد” صحاح” بشماريم مرحوم شيخ عبدالله ممقاني در تنقيح المقال درباره حضرت عبدالعظيم عليه السّلام سخن گفته ، نوشته است علّت عدم تصريح محدّثين و فقها به توثيق ايشان جلالت و بزرگواري وي را ثقه ذکر کنند ، زيرا مقام آن حضرت والاتر از ثقه مي باشد. مرحوم شيخ عبّاس قمي (ره) در سفينه البحار گفتار صاحب بن عباد و بقيه علما را آورده و در مورد زيارت ايشان فضيلت زيادي را ذکر نموده است.

روایات حضرت عبدالعظیم(ع)

حضرت عبدالعظيم علیه السّلام به عنوان يكي از محدثين مشهور، روايات متعددي را از معصومين(عليهم السّلام) نقل نموده است.
در اين مقال به ذكر برخي از احاديث مذكور مي پردازيم .

حضرت عبدالعظيم علیه السّلام با چند واسطه از قول اسباط گويد : در خدمت حضرت امام صادق علیه السّلام بودم . مردي از وي درباره آيه شريفه ( ان في ذالك لايات للمتوسّمين ..و انها لبسبيل مقيم ) سوال مي كرد ، راوي گفت: حضرت بدو فرمودند : مقصود از متوسّمين ما هستيم و سبيل مقيم نيز راهي است كه ما آن را بپا داشته ايم ، يعني بايد از طريق ما بروند تا به سر منزل مقصود برسند .

حضرت عبدالعظيم علیه السّلام از امام رضا علیه السّلام روايت کرده که آن جناب فرمود: سلام مرا به دوستانم برسان و به آنها بگو در دلهاي خود از براي شيطان راهي باز نکنند و آنها را امر کن به راستگوئي در گفتار و ادای امانت و اين عمل آنها موجب نزديکي به من مي شود.

حضرت عبدالعظيم حسني علیه السّلام از حضرت جواد علیه السّلام ، ايشان از پدرش و او از جدّش روايت کرده که فرمود : از حضرت صادق علیه السّلام شنيدم مي فرمود : سرپيچي از فرمان و دستورات پدر و مادر از گناهان بزرگ است زيرا خداوند ( عاق) را ستمگر و بدبخت معرفي فرموده و او را به سخت ترين عذابها وعده داده است.

حضرت عبدالعظيم حسني علیه السّلام فرمود : به حضرت جواد علیه السّلام عرض کردم ، از پدرانت براي من حديثي روايت فرما ، حضرت فرمود ، پدرم از جدش و او از پدرانش از حضرت امير المومنين علیه السّلام روايت کرده که فرمود : شما هرگز نمي توانيد مردم را بوسيله ثروت و مالي که در دست داريد به خود متوجّه سازيد ، بلکه آنان را بوسيله اخلاق و روش صحيح به خود نزديک کنيد. گويد عرض نمودم بيشتر بيان نمائيد ، فرمودند : بد توشه اي است براي روز قيامت دشمني کردن با بندگان خدا….

 

حضرت عبدالعظيم حسني علیه السّلام فرمود ، از حضرت ابوالحسن هادي علیه السّلام شنيدم مي فرمود : مقصود از (رحيم) از رحمت و آمرزش دور شدن ، و از درگاه خداوند رانده شدن ميباشد (و او شيطان است) و هيچ مؤمني او را به ياد نمي آورد مگر با لعن و نفرت.

حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السّلام از حضرت امام جواد علیه السّلام و او از پدرانش علیهم السّلام و آنها از حضرت امام سجّاد علیه السّلام روایت فرمودند که : روزی سلمان فارسی ، ابوذر غفاری را به خانۀ خود میهمان کرد و از میان انبان ( کیسه ) ، تکّه نان ِخشکی بیرون کشید و قدری آب بر آن پاشید. ابوذر گفت : چقدر خوب می شد که همراهِ نان ، قدری نمک هم بود !سلمان برخاست و رفت و ظرف آب خود را گرو گذاشت و مقداری نمک تهیّه کرد و آن را در مقابل ابوذر گذارد ، ابوذر از آن نمک به آن نان می پاشید و میل می کرد و می گفت : خداوند را سپاسگزارم که ما را تا این اندازه قناعت روزی فرموده : سلمان گفت : « اگر قناعت در کار بود ، ظرف آب به گِرو نمی رفت » .

حضرت عبدالعظیم علیه السّلام می فرماید : روزی به خدمت حضرت امام محمد تقی علیه السّلام رسیدم و این گفتار دلنشین را از امام شنیدم که فرمود : ملاقاه الاخوان نشره و تلقیح للعقل و ان کان نظرا قلیلا دیدار دوستان آرامش و سلامت عقل را در پی دارد ، اگر چه دیداری کوتاه باشد .

روزی حضرت امام رضا علیه السّلام رو به حضرت عبدالعظیم علیه السّلام فرمود وچند توصیۀ راهگشای اخلاقی به او آموخت تا به شیعیان و یاران ابلاغ کند . متن فرمایش چنین بود : ای عبدالعظیم ، سلام مرا به دوستان برسان و به آنها بگو :

* شیطان را به دلهای خویش راه ندهند .
* درگفتار خویش ، راستگو باشند و امانت را ادا کنند.
* از جدال و نزاع بیهوده ای که سودی برایشان ندارد دوری کنند و خاموشی را پیشه خود سازند .
* به همدیگر روی آورند و به دیدار و ملاقات هم بروند « فان ذلک قربه الیَّ» زیرا اینکار موجب نزدیکی به من است .
* آنان خود را به دشمنی و بدگویی با یکدیگر مشغول نسازند ، زیرا با خود عهد کرده ام که اگر کسی چنین کاری انجام دهد و دوستی از دوستانم را ناراحت کند یا به خشم آورد ، خداوند را بخوانم تا او را در دنیا با شدیدترین عذابها مجازات کند و در آن سرا نیز از زیانکاران خواهد بود.
* به ایشان بگو : همانا پروردگار نیکوکارانشان را آمرزیده و از خطای گنهکارانشان درگذشته است ، مگر کسانی که به خدا شرک ورزیده یا دوستی از دوستانم را آزرده ، یا کینه آنها را با دل بگیرد . بدرستی که خداوند او را نخواهد بخشید تا آنکه از کردار ناشایست خویش دست بکشد ، هر گاه از این اعمال نادرست دوری گزیند ، آمرزش خدا را شامل خود گردانیده است وگرنه ، روح ایمان از قلبش بیرون رفته و از ولایت ما خارج گشته است و بهره ای از ولایت ما نخواهد برد « و اعوذبک من ذلک »

روزی حضرت عبدالعظیم علیه السّلام از حضرت امام هادی علیه السّلام شنید که فرمود : همانا پروردگار ، ابراهیم را دوست خود گرفت، زیرا که او بر حضرت محمد صلّی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیتش علیهم السّلام بسیار صلوات می فرستاد.

حضرت عبدالعظیم علیه السّلام می فرماید : روزی در محضر مبارک امام جواد علیه السّلام بودم . عرض کردم : ای فرزند رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم حدیثی از پدران بزرگوارت علیهم السّلام برای من روایت فرمائید . حضرت امام جواد علیه السّلام فرمود : پدرم علیه السّلام از جدّم علیه السّلام و او از پدرانش علیهم السّلام و آنان از حضرت امیرمؤمنان علیه السّلام روایت کرده اند که فرمود :

*هر کس خود را بی نیاز بداند ( در امور مهم بدون مشورت عمل کند ) خود را درخطر افکنده است.
*هر کس در دام خودبینی افتاد ، نابود خواهد شد.
*هر کس یقین کند آنچه را می دهد عوض دارد هرگز در بخشش و احسان کوتاهی نخواهد کرد.

حضرت عبدالعظیم علیه السّلام روایت فرماید که حضرت امام جواد علیه السّلام فرمود : که وجود مقّدس حضرت امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیه السّلام فرمود : ارزش هر کس به اندازه اعمال نیکوی اوست .

حضرت امام محمّد باقر علیه السّلام به محمّد بن مسلم فرمود :مردم تو را گول نزنند ، زیرا که مسئولّیت کارهای تو ، به خودت متوجّه است و به آنها ارتباط ندارد ، ایّام عمرت را به کارهای بیهوده نگذران ، روزهای زندگی را به چون و چرا به هدر مده ، زیرا همراه تو کسانی هستند که کارهای روزانۀ تو را محاسبه و یادداشت می کنند . اگر عمل نیکی را انجام دادی ، گرچه کوچک باشد ، حقیر مشمار ، برای اینکه آن را خواهی دید در جایی که تو را خشنود سازد ، و اگر کار بدی انجام دادی ، آن را نیز کوچک مشمار زیرا که به تو خواهد رسید در هنگامی که تورا بدحال سازد ، و نیکی کن ، بدرستی که من چیزی را ندیدم که انسان ر ا از زودتر به مقصد رساند از عمل خوبِ تازه ای که در مقابل گناه کهنه ای انجام دهد .

حضرت عبدالعظیم علیه السّلام روایت فرماید که روزی به وجود مقدّس حضرت امام جواد علیه السّلام عرض کردم : ای فرزند رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم حدیثی از پدران بزرگوارت علیهم السّلام برای من روایت فرمائید .

حضرت امام جواد علیه السّلام از قول پدر وجّد و از وجود مقدّس حضرت امیر المؤمنین علیهم السّلام روایت فرمود که :

المرء مخبوءٌ تحت لسانه.
دانش و شخصیت هر کس در زیر زبانش مخفی است .

ما هلک امرء عرف قدره.
هر کس قدر خود را بشناسد ، هلاک نمی شود .

التّدبیر قبل العمل یومنک من النّدم
تدبیر و اندیشیدن پیش از انجام هر کار ، تو را از پشیمانی نگه می دارد .

منبع: سایت آستان مقدس حضرت عبدالعظیم (ع)

 نظر دهید »

رویه عاشق

12 خرداد 1399 توسط پوررحمتي
رویه عاشق

ميانه روي رويه عاشق اهل بيت ( علیهم السلام) است:
كسي كه مدعي عشق به اهل بيت ( علیهم السلام) است سعي مي كند كه نه جلوتر از محبوبش قدم بردارد و نه عقب بماند كه در هر دو صورت قافيه را باخته و به كج‌راهه خواهد رفت. در حادثه كربلا، حبيب بن مظاهر و ظهير بن قين از اين قبيل بودند. نه قدمي جلو رفتند و نه قدمي عقب ماندند؛ بلكه تا آخرين لحظه قرين و همراه حضرت ابي عبدالله باقي ماندند. حضرت علي ع مي فرمايند «بهترين مردم نسبت به من گروه ميانه رو هستند، از آنها جدا نشويد».‌(نهج البلاغه: خطبه ۱۲۷/۷)

ادامه »

 نظر دهید »

شهادت امام حسن مجتبی ( علیه السلام) 7صفر یا 28 صفر

14 مهر 1398 توسط پوررحمتي

از دیرباز در حوزه هزار ساله نجف اشرف ، هفتم صفر را روز شهادت امام مجتبی (ع) بشمار آورده و شیعیان عراق و سایر کشورها نیز در این روز برای سبط اکبر؛ امام حسن مجتبی (ع) اقامه عزا می کرده و می کنند. اما در ایران ، متاسفانه نزدیک به دو قرن است که شهادت سبط اکبر، امام مجتبی ع را در روز 28 صفر، همزمان  با رحلت پیامبر اکرم ص قرارداده اند. چرا ؟! در وقوع شهادت سبط اکبر پیامبر ص ، امام مجتبی ع در ماه صفر، بین علمای شیعه اختلافی وجود ندارد. ، لیکن در روز شهادت امام ع سه سخن وجود دارد.

سخن نخست:
مرحوم شیخ کلینی ، روز پایانی صفر را اعلام داشته است ، که گفتنی است تنها ایشان ، این سخن را ذکر کرده است و از آنجا که قول منفردی است ، با تمام وجاهت و بزرگی وی ، هیچ یک از علمای شیعه تا این زمان از او پیروی نکرده اند.

سخن دوم:
در این راستا  روز بیست وهشتم صفر است که گفته شیخ مفید«قدس سره»  در کتاب (مسارّ الشیعة) می‌باشد. و این  در حالی است که خود شیخ مفید در کتاب دیگرش بنام (الارشاد) از ذکراین روز به عنوان روز شهادت خودداری نموده است و تنهابه ذکر ماه صفر اکتفا کرده است!
دومین شخصی که  به این قول اشاره نموده ، مرحوم شیخ طوسی است. البته لازم به ذکر است که قول بیست و هشتم صفر از سوی برخی مثل شیخ طبرسی و ابن شهرآشوب مازندرانی مورد تأیید قرار گرفته است، لیکن پس از قرن ششم تا این زمان قائلی ندارد.

سخن سوم:
اما سخن سوم و روایت مشهور ، هفتم صفر است ، و از دو جهت حائز اهمیت است. نخست از جهت قائلین به آن، در کمّ و کیف است. بطوریکه اشاره کنندگان به این روایت ، از جایگاه مهم تری برخوردار است.
از سوی دیگر د روایات به روز دقیق شهادت امام ع اشاره شده است و این خود نشان از ترجیح این گفته نسبت به روایات دیگر دارد. تا آنجا که در این راستا،  در روایات به روز پنجشنبه اشاره شده است.
اما از جهت تعداد قائلین این روایت وگفته ، از قائلین دو قول پیشین بیشتر است. که در ادامه به اسناد آن اشاره می کنیم. لازم به ذکر است که بنابر اسناد موجود، این قول از زمان امام کاظم (ع ) رواج داشته و از سوی قاسم بن ابراهیم الرسّی«البرسی» ١٦٩ - ٢٤٦ه‌ق عنوان شده است.

قبل از ورود به بحث لازم است که قاسم بن ابراهیم را از دیدگاه رجالییون معرفی کنیم. نجاشی رجالی بزرگ در مورد قاسم بن ابراهیم اینگونه می‌نویسد: « قاسم پسر ابراهیم طباطبا پسر اسماعیل پسر ابراهیم پسر حسن مثنّی پسر امام مجتبی (ع) است. او صاحب کتاب (تثبیت الامامة) می‌باشد که از امام صادق( ع) با واسطه و از امام کاظم( ع) بدون واسطه روایت می‌کند».

ابوالحسن العمری در کتاب (المجدی فی انساب الطالبییّن) می نویسد: «کنیة او ابامحمّد فردی عفیف و زاهد بوده است و از سلاطین جور وقت دوری جسته و هدایا و مراحم آنان را اگر چه از طلا و نقره بوده، نپذیرفته است و مردم را به وصایت امام رضا ع دعوت می کرده و از سال ٢٢٠ ه‌ق تا ٢٤٦ه‌ق که از دنیا رحلت نمود، درجبل الرسّ«کوهی در نزدیک حله» مخفی بوده است.

 

همچنین مرحوم آقا بزرگ تهرانی از او تمجید بسیار نموده است و فرموده است: او سیدی شریف و از سادات بنی الحسن( ع) است. از این روایت قاسم بن ابراهیم، بزرگانی از فقهاء همچون شهید اول، کفعمی، پدر مرحوم شیخ بهائی، شیخ بهائی در (توضیح المقاصد)، علامه مجلسی در (بحار الانوار)، شیخ عبدالله بحرانی در (عوالم العلوم)، شیخ محمد حسن نجفی در (جواهر الکلام)، شیخ جعفر کاشف الغطاء در (کشف الغطاء) و شیخ عباس قمی در (انوار البهیّه)«قدس سرهم» پس از قرن هفتم تا زمان حاضر تبعیت نموده‌اند؛ که به برخی از این روایات اشاره میکنیم:

اسناد وارده در کتب حدیثی مبنی بر شهادت در روز ٧ ماه صفر

سند اول: «تثبیت الامامة»
قدیمی ترین منبعی که در این زمینه تا به حال یافت شده است کتاب « تثبیت الامامة»تالیف «سید قاسم بن ابراهیم الرسی» است که در سال ٢٤٦ وفات یافته است. وی که خود از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی( ع) است، از زهاد و عباد و علمای زمان خویش بود که دارای تألیفات فراوانی است. گفتنی است وی از روات احادیث هم بوده است و بدون واسطه از حضرت موسی بن جعفر (ع ) روایت نقل میکرده است. وی در کتاب خویش چنین آورده است.
<إمام حسن ، پدرش أمیر المومنین علی(ع) ، مادرش فاطمة الزهراء ع ، ولادتش ، در مدینه ودو نیمه ماه رمضان ، در سال سوم هجرت ، القاب او: تقی، زکی، سبط، وفات او هفتم صفر سال پنجاه هجری بوده است. »

سند دوم: قول شهید اول
یکی دیگر از کسانی که قائل بودند شهادت سبط اکبر حضرت امام حسن مجتبی ع در هفتم ماه صفر واقع شده است، شهید اول (متوفای ٧٨٦هجری) می باشند ایشان در کتاب شریف «دروس» می فرمایند: الامام، الزکی، ابومحمد الحسن بن علی سید شباب اهل الجنه ولد بالمدینه یوم الثلاثاء منتصف شهر رمضان سنة اثنتین من الهجرة … و قبض بها مسموما یوم الخمیس سابع صفر سنة تسع و اربعین من الهجرة.

سند سوم :«مرحوم کفعمی»
یکی دیگر از کسانی که قائل به شهادت امام حسن مجتبی در هفتم ماه صفر شده است، علامه بزرگوار و محدث کبیر مرحوم کفعمی صاحب کتاب شریف «مصباح» می باشد ایشان در این کتاب
چنین می فرماید:
« ولد فی یوم  الثلاثاء  منتصف شهر رمضان سنة ثلاث من الهجرة و توفی یوم الخمیس سابع شهر صفر سنة خمسین من الهجرة.

سند چهارم: پدر بزرگوار شیخ بهایی

یکی دیگر از بزرگانی که قایل به شهادت امام حسن مجتبی (ع) در هفتم صفر می باشد مرحوم علامه شیخ حسین والد مکرم شیخ بهایی در کتاب «وصول الاخبار الی اصول الاخبار» می باشد وی که متوفای سال ٩٨٤ هجری است در کتاب خویش می فرماید: « هو الامام الزکی ابومحمد سید شباب اهل الجنه ولد بالمدینه یوم الثلاثاء منتصف شهر رمضان سنة اثنتین من الهجرة مسموما فی المدینة یوم الخمیس سابع شهر صفر سنة تسع او ثمان و اربعین و قیل سنة خمسین من الهجره عن سبع و اربعین سنة.

 

سیره علمی علماء و سنت عملی آنان اینگونه بوده است که این بزرگان در روز هفتم ماه صفر، در تمامی حوزه ها و سرزمین های شیعه ،  اقامه‌ عزا می نمودند. به ویژه این سنت در نجف اشرف و حوزه علمیه قم پس از ورود آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری«قدس سره»  به قم و تاسیس حوزه، دستور به تعطیلی بازار، حوزه علمیه و اقامة عزا نمودند؛ و پس از ایشان ادامه این سنت ، سیره‌ بزرگانی همچون آیة الله بروجردی وجز اینها بوده است.


مطلب دیگر موضوع ولادت امام کاظم (ع) است. ولادت امام کاظم «(ع) » در روز هفتم صفر با اینکه بین علما شهرتی پیدا کرده است ولی؛

اولاً: بزرگانی چون شیخ کلینی در(اصول کافی) و شیخ مفید در (الارشاد و مسارّ الشیعه) و شیخ طوسی«قدس سرهم»  در (تهذیب الاحکام)به قول ولادت آن حضرت درهفتم صفر اعتنا نکرده و از بیان آن ساکت مانده‌اند.

دوم بزرگانی از علما چون شهید اول در (الدروس)، شیخ محمد حسن نجفی در(جواهر الکلام) و شیخ جعفر کاشف الغطاء«قدس سرهم»  در (کشف الغطاء) آن را ضعیف بشمار آورده اند.

دیگر اینکه در تاریخ ولادت امام کاظم (ع) ، روایاتی وارد شده است که بزرگان از محدثین چون احمد بن خالد برقی در (المحاسن)، شیخ کلینی در (اصول کافی)، محمد بن حسن صفّار در (بصائر الدرجات) و ابن جریر طبری شیعی«قدس سرهم»  در (دلائل الامامة) از ابی بصیر به طرق مختلف از امام صادق (ع) روایت کرده اند:که این ولادت پس از ایام حج سافل ١٢٧ هـ و هنگام مراجعت حضرت صادق (ع) به مدینه و در اولین منزل پس از جحفه به نام ابواء بوده است. که به تصریح معجم البلدان ابواء ٣٣ میل (حدود ٥٣کیلومتر) تا جحفه فاصله دارد.

روایت ابی بصیر قرینه‌ای است بر اتمام حج و بازگشت به مدینه در همان سالی که امام کاظم(ع) در ابواء به دنیا آمده، و این دلالت دارد بر اینکه امام کاظم (ع) در ماه ذی الحجه دیده به جهان گشوده اند ونه در ماه صفری که درسال١٢٨ هجری  نقل شده  است.

نقش تولد ناصرالدین شاه در روز هفتم صفر
دیگر اینکه ابن جریر طبری«قدس سره»  متوفای قرن چهارم در روایت دیگر از امام عسکری (ع) در (دلائل الامامة)، تصریح بر وقوع ولادت آن حضرت در ماه ذی الحجة ‌دارد. امًا گسترده شدن روز ولادت حضرت امام کاظم (ع) در هفتم صفر  و در نتیجه کم رنگ شدن روز شهادت امام مجتبی(ع) در هفتم صفر ، به رخداد دوران ناصر الدین شاه و جشن تولد وی باز می گردد.

تولد ناصرالدین شاه در این روز بود و برای اینکه روز تولدش برخورد با شبِ شهادت  امام حسن مجتبی(ع) نباشد تا بتوانند جشن بگیرند، دستور داد که در تقویم کشور تغییر بوجود آورند و متاسفانه یک احتمال ضعیف، جای واقعیت پذیرفته شد!

اما گفتنی است از  آنجا که تولد او در همین روز بوده است، این سنت غلط قرار داده شد وتا آن هنگام روایت بیست وهشتم صفر در ایران معمول نبود و جالب اینکه تنها اکنون در ایران ، این روایت شهرت یافت که بحمد الله در این دو دهه أخیر ، با تشکیل مجالس عزا و سوگواری در روز هفتم صفر ، این روز به عنوان روز رسمی شهادت امام مجتبی (ع) در تقویم رسمی کشور  قید گردیده و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز برنامه عزا و سوگواری را در این هنگام  منتشر می کند.

 

* دکتر هادی انصاری، محقق تاریخ اسلام، جراح و عضو فرهنگستان علوم پزشکی ایران

 
                                 

 1 نظر

ساده زیستی پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم )

26 شهریور 1398 توسط پوررحمتي

 صلی الله علیک یا رسول الله……

«و لقد كان - صلّى اللّه عليه و آله و سلّم - يأكل على الأرض، و يجلس جلسة العبد، و يخصف بيده نعله، و يرقع بيده ثوبه، و يركب الحمار العاري، و يردف خلفه، و يكون السّتر على باب بيته فتكون فيه التّصاوير فيقول: يا فلانة - لإحدى أزواجه - غيّبيه عنّي، فإنّي إذا نظرت إليه ذكرت الدّنيا و زخارفها. فأعرض عن الدّنيا بقلبه، و أمات ذكرها من نفسه، و أحبّ أن تغيب زينتها عن عينه، لكيلا يتّخذ منها رياشا، و لا يعتقدها قرارا، يرجو فيها مقاما، فأخرجها من النّفس، و أشخصها عن القلب، و غيّبها عن البصر. و كذلك من أبغض شيئا أبغض أن ينظر إليه، و أن يذكر عنده.»[1]

او كه درود خدا بر وى و خاندانش باد، روى زمين غذا مى‌خورد و همچون بندگان مى‌نشست، و به دست خود پاى‌افزار خويش را پينه مى‌زد، و جامۀ خود را وصله مى‌كرد، و بر خر بى‌پالان سوار مى‌شد، و ديگرى را بر ترك خود سوار مى‌كرد؛ پرده‌اى بر در خانۀ او آويخته بود كه نقش و نگار داشت، يكى از زنان خويش را گفت:

«اين پرده را از نظرم پنهان كن كه هرگاه بدان مى‌نگرم، دنيا و زيورهاى آن را به ياد مى‌آورم». آن حضرت با تمام قلب خويش از دنيا روى گرداند و ياد آن را در وجود خود ميراند؛ و دوست داشت كه زينت دنيا از او نهان ماند تا زيورى از آن برندارد. دنيا را پايدار نمى‌دانست و در آن اميد ماندن نداشت. پس آن را از وجود خود بيرون كرد و دل از آن برداشت و ديده از آن برگرفت. آرى چنين است كسى كه چيزى را دشمن دارد، خوش ندارد بدان بنگرد يا نام آن نزد وى بر زبان رود.

رسول خدا (ص) خوش نداشت كه چيزى ميان او و محبوبش حايل شود و نيازش را به او در غفلت برد و اتصالش را به حق مانع شود؛ پس درويشانه زيست.



[1]  نهج البلاغه، خطبۀ ۱۶۰؛ربيع الابرار، ج ۵، ص ۳۸۴.

 نظر دهید »

هر جلوه ای که جلوه نوری نمی شود....

16 اسفند 1396 توسط پوررحمتي

 

پرواز می دهیم که بال و پرت کنیم

معراج می بریم که پیغمبرت کنیم

دیگر بس است خلوت چله نشینی ات

وقتش رسیده است مقرب ترت کنیم

دسته گل قدیمی خود را از این به بعد

دست تو می دهیم که تاج سرت کنیم

حالا نماز شکر بخوان فدیه ات بده

تا صاحب زلال ترین کوثرت کنیم

می خواستیم فرق کنی با پیمبران

می خواستیم آینه ی دیگرت کنیم

این سیب را بگیر و برای خودت ببر

وقتش شده است فاطمه را دخترت کنیم

می خواستیم نسل تو زهرا نسب شود

ضرب المثل برای عجم تا عرب شود

خورشید، آفتابی انوار فاطمه است

صبحی اگر که هست بدهکار فاطمه است

آیینه اش سه مرتبه خود را ظهور داد

پیغمبر و علی همه تکرار فاطمه است

هر جلوه ای که جلوه ی نوری نمی شود

زهرا شدن فقط و فقط کار فاطمه است

شام زفاف پیرهن کهنه می برد

این تازه اولین شب ایثار فاطمه است

فردا اسیر دست جهنم نمی شود

امروز هر کسی که گرفتار فاطمه است

شعر از آقای علی اکبر لطیفیان

 1 نظر

ای اشک ها ببارید ....

02 اسفند 1395 توسط پوررحمتي


 نظر دهید »

اربعین

29 آبان 1395 توسط پوررحمتي


 

غریبی، بی‌کسی، منزل به منزل

خبر دارد ز حالم چوب محمل

چهل روز است در سوز و گدازم

فقط خاکستری جا مانده از دل

چه بارانی دو چشم آسمان است

چه طوفانی دل این کاروان است

کنار قبر سالار شهیدان

همه جمعند و زینب روضه ‌خوان است

 

شبیه آتش است این اشک خاموش

که می‌ بارد ز چشمان عزاپوش

رباب است این که با لالایی خود

کنار خیمه ها رفته است از هوش

http://aghigh.ir/fa/news/42889                                                                                                                                                   

 نظر دهید »

جستجو

Random photo

رایحه زلف پریشان

آرشیو وبلاگ من

  • خرداد 1400 (4)
  • آبان 1399 (2)
  • تیر 1399 (7)
  • خرداد 1399 (10)
  • فروردین 1399 (1)
  • مهر 1398 (1)
  • شهریور 1398 (1)
  • شهریور 1397 (1)
  • فروردین 1397 (1)
  • اسفند 1396 (2)
  • آبان 1396 (3)
  • شهریور 1396 (1)
  • بیشتر...

آمار

  • امروز: 141
  • دیروز: 13
  • 7 روز قبل: 563
  • 1 ماه قبل: 1844
  • کل بازدیدها: 56457

خبرنامه

تبلیغات

  • رتبه بندی و امتیازدهی وبلاگ ها
  • آموزش ویدیویی وبلاگ نویسی
  • تکنیک های افزایش بازدید
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس