بگذار چتر گناهم را ببندم.....
26 خرداد 1399 توسط پوررحمتي
حمد وسپاس بیکران مرا از اعماق وجودم بپذیر ای مهربان ترین !
همیشه و البته این ساعات مخصوصا احساس نوازش دست رحمتت بر سرم آرامم می کند .
ای آرام بخش بیقراری هایم دوستت دارم.
پس چگونه تو را شکر گویم که از هر شکر قطرات باران رحمتت نوازشم می دهد .
بگذار چتر گناهم را ببندم و با تو ، به عشق تو خیس شوم زیر باران نگاه مهربانت ای مهربانترین !
بگذار چتر گناهم را ببندم چون تنها دلهای آهنی زیر باران رحمت تو زنگ می زند!
بگذار چترم را ببندم و چشمهایم را باز کنم و سرم را بالا بگیرم و فریاد بزنم دوستت دارم هر چند که از اول تو آهسته در گوشم گفتی دوستت دارم !
من هوای تو را کردم هوای کوی محبتت را !
عشق تو در قلبم می کوبد و باید در را باز کنم پس بگذار چتر گناهم را ببندم و با تو باشم !
خدای من ، دوستت دارم .
سپاس